English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5523 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
death mask U ماسک صورت مرده
death masks U ماسک صورت مرده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
a face-pack U ماسک صورت
I'd like a face-pack. من ماسک صورت میخواهم.
face mask U ماسک محافظ صورت
facr piece U قسمت مربوط به صورت ماسک ضد گاز
masks U محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
mask U محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
masks U وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
mask U وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
stillborn U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirth U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
keb U میشی که بره مرده انداخته یابره اش مرده است
dog cheap U مفت مسلم بقیمت سگ مرده یاصاحب مرده
dead wool U پشم مرده [که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.]
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
mask U ماسک
guise U ماسک
masks U ماسک
face wall U ماسک
guises U ماسک
gas masks U ماسک گاز
breathing gear U ماسک تنفسی
masquer U ماسک پوش
face guard U ماسک محافظ
protective mask U ماسک ضد گاز
smoke mask U ماسک ضد دود
safty face shield U ماسک ایمنی
helmet U ماسک محافظ
gas mask U ماسک ضد گاز
masked U ماسک زده
masker U ماسک دار
helmets U ماسک محافظ
dust respirator U ماسک تنفسی
gas mask U ماسک گاز
gas masks U ماسک ضد گاز
service anti gas respirator U ماسک ضد گاز
to be masked U نقاب یا ماسک زدن
snorkeler U غواص با ماسک و لوله
bird cage U ماسک مخصوص خط نگهدار
dust respirator U ماسک ضد گردو غبار
snorkeling U غواصی بکمک لوله و ماسک
masks U ماسک زدن پنهان کردن
acid vapor canister U ماسک حفافت در برابر بخاراسید
mask U ماسک زدن پنهان کردن
gas mixture shielded metal arc welding U جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
purge valve U لوله مخصوص بیرون فرستادن اب از ماسک بافشار هوای بینی
maskable U وقفهای که توسط ماسک وقفه قابل فعال شدن است
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
geek U یکی از بازیکنان بالماسکه وکارناوال که غالبا دارای ماسک منقاردار است
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packets U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
low-spirited U دل مرده
deceased U مرده
six feet under <idiom> U مرده
vapid U مرده
exanimate U مرده
in the dust U مرده
his heart sank U دل مرده شد
dead U مرده
low spirited U دل مرده
extinct U مرده
defunct U مرده
hearse U مرده کش
lifeless U مرده
hearses U مرده کش
one man U یک مرده
one-man U یک مرده
at rest U مرده
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
necrophilia U مرده گرایی
necrophagous U مرده خوار
necrophagous U مرده خور
widowers U مرد زن مرده
necromania U مرده پرستی
necrolatry U مرده پرستی
murrain U گوشت مرده
idle wire U سیم مرده
cremations U مرده سوزانی
lyke wake U پاسبانی مرده در شب
air slaked lime U اهک مرده
death masks U قیافه مرده
inhumationist U مرده خاک کن
swells U موج مرده
living corpse U مرده متحرک
widower U مرد زن مرده
death mask U قیافه مرده
autopsies U تشریح مرده
reliquiae U مرده ریگ
resurrection man U مرده دزد
resurrectionist U مرده دزد
cremation U مرده سوزانی
saprophage U مرده خوار
slaked lime U اهک مرده اهک مرده
time lags U زمان مرده
still born U مرده بدنیاامده
pah U مرده شور
stillbirth U مرده زاد
parted U درگذشته مرده
necrophobia U مرده هراسی
dead as a doornail <idiom> U کاملا مرده
necropsy U مرده نگری
non productive time U زمان مرده
morgues U مرده خانه
morgue U مرده خانه
defunct U مرده درگذشته
stillbirths U مرده زاد
autopsy U تشریح مرده
time lag U زمان مرده
idle turn U کلاف مرده
exanimate U دل مرده وبیروح
dead time U زمان مرده
dead storage U گنجایش مرده
deadball U توپ مرده
dead storage U حجم مرده
down with him U مرده باد
dull finish U کالیبر مرده
dull finish U رخده مرده
dead space U فضای مرده
dead soils U خاکهای مرده
dead rise U فاصله مرده
dead band U نوار مرده
dead ball U توپ مرده
dead as a d. U بکلی مرده
dead load U بار مرده
dead volume U حجم مرده
death's head U جمجمه مرده
death watch U پاسبان مرده
death feigning U مرده نمایی
ground swell U موج مرده
deadness U حالت مرده
death day U سال مرده
out of play U توپ مرده
swelled U موج مرده
playing dead U مرده نمایی
blate U روح مرده
swell U موج مرده
eloge U ستایش شخص مرده
time lag U فاصله زمانی مرده
d. paleness U رنگ ارام مرده
He is not dead by any chance , is he ? U نکند مرده باشد ؟
mortuary U مرده شوی خانه
protoxlead U سنگ مرده مرتک
time lags U فاصله زمانی مرده
inheritances U مرده ریگ وراثت
plague on it U مرده شورش ببرد
sequestrum U قسمت بافت مرده
autopsies U تشریح نسج مرده
mortuaries U مرده شوی خانه
still born U مرده زاییده شده
sloughy U شبیه پوست مرده
Speak well of the dead . <proverb> U پشت سر مرده بد نگو.
cirerar yurn U فرف خاکستر مرده
departed U مرده درگذشته مرحوم
funeral home U مرده شوی خانه
balefire U اتش مرده سوزانی
aeropause U منطقه جوی مرده
inheritance U مرده ریگ وراثت
cadaveric U دارای رنگ مرده
back lash eliminator U تعادل در مسیر مرده
dead-house U مرده شوی خانه
gralloch U احشای گوزن مرده
blast it U مرده شورش را ببرد
necromimesis U خود مرده انگاری
he seems to have died U ازقرارمعلوم مرده است
autopsy U تشریح نسج مرده
palled U تابوت محتوی مرده حائل
heritage U مرده ریگ سهم موروثی
sciomantic U غیبگو از روی سایه مرده
palling U تابوت محتوی مرده حائل
prosector U تشریح کننده بدن مرده
natimortality U امار مرده زاییده شدگان
palls U تابوت محتوی مرده حائل
To be crazy about agirl . U کشته مرده دختری بودن
deathy U مرگ نما مرده وار
cadaverous U دارای رنگ پریده و مرده
pall U تابوت محتوی مرده حائل
under hatches U زیر عرشه دوراز نظر مرده
postmortem U مرده رامعاینه وکالبد شکافی کردن
it is not true that he is dead U اینکه میگویند مرده است حق ندارد
wraith U روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ
sciomacy U غیب گویی از روی سایه مرده
crematory U کورهای که لاشه مرده یااشغال را در ان می سوزانند
necrotic U دارای بافت مرده یااستخوان فاسد
wraiths U روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ
f. pile or pyre U توده هیزم که مرده راروی ان میسوزانند
urns U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
funeral pyre U توده هیزم که مرده را روی ان میسوزانند
ossuary U فرف مخصوص نگاهداری استخوانهای مرده
ossuary U محل امانت گذاری استخوان مرده
urn U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
Recent search history Forum search
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1در حلقه ها و مدولها در درس جبر چه مفهومی دارد؟ Socle
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
1nonconversation
1Finally, standard notation is used throughout, with clarifications provided as needed.
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
1the rate of diffusion will be less than if the pure solvent was exposed to the air
1range check
1In dubio mitius
0بسته بندی اجناس صادراتی به چه صورت خواهد بود؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com